محل تبلیغات شما
نشستم پشت میزم و کار منطقی و کسالت بار و مسخره ام رو انجام میدم,به تنهایی فکر میکردم به کارهای جالب و از کسالت در اومدن.به هیاهوی بازار که همه چی رو از سرت بریزه بیرون.به گم شدن لای جمعیت و غرق شدن لای زندگیبه اینکه دست یار رو بگیرم و بزنیم بیرون ولی خب میدونم که نمیشه چون کار داره و منتظر اقای مدیرعامله که بیاد و با هم جلسه بذارن خودمم احتمالا نمیتونم مرخصی بگیرم و همین الانش هم از این لیست زیادی عقبموقتی حسابدار بیشعور یک پنجشنبه رو هم یه روز کامل

جایی باید باشه؛باید..

پوشانده صبح تورا ابرهای تار..

آملی پولان ای که من باشم!

رو ,هم ,بگیرم ,شدن ,کار ,بیرون ,بگیرم و ,شدن لای ,بیاد و ,و با ,که بیاد

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها